٧ ماهگيت مبارك
ساريناي مامان.چقدر شيرين شدي عسلم.وقتي ميخوابي،وقتي چيزي ميخوري، وقتي حموم ميبرمت،وقتي بازي ميكني...خلاصه توي هر حالتي كه هستي،فقط بايد خوردت
بايد بگم برات كه تقريبا ٦ ماه و نيمت بود كه دوباره دوتا از مرواريداي سفيدت اين دفعه بالايي ها جونه زدن و دالي كردن .البته اين دفعه يه كوچولو ناراحتي كردي كه وقتي بهت دندونيت رو ميدادم آروم ميشدي.
هر چي رو ميبيني ميخواي امتحان كني ببيني چه مزه ايه. از كنترلي تلويزيون و گوشي تلفن كه عاشقشي گرفته تا انگشتاي پات!
وقتي برات بيبي انيشتين ميذارم با دقت ميشيني و حسابي روش دقيق ميشي.
وقتي توي پلي جيمت بذارم مدتي كه بگذره و حوصله ات سر ره ميخواي خودتو ازعقب با سر پرت كني بيرون!
وقتي توي تخت اتاق خودت ميذارمت انقدر با عروسكات بازي ميكني و سروكله ميزني و كشتي ميگيري تا خوابت ميبره.
خداروشكر غذاي كمكي كه برات درست ميكنم(سوپ و حريره بادام و پوره) رو خيلي دوست داري و البته موقعي كه توي صندلي غذات ميذارمت هي پاتو به پايه صندلي ميكوبي كه من زودتر قاشق دهنت بذارم!-----------------> رفته بوديم واكسن ٦ ماهگيتو بزنيم.دكي اومد دور سرتو اندازه بگيره بابايي گفت دور گردنشم اندازه بگيرين.دكي گفت دور گردن؟نيازي نيست!بابايي گفت آخه خيلي گردن كلفته
كلاس زبانمم كه تقريبا١ سال و نيم ميرفتم(حتي موقعي كه تو به دنيا اومدي) رو ول كردم چون ديگه خوابت كم شده و وقتي هم كه بيداري يا همش ميخوايي باهات بازي كنم و يا بايد غذاي كمكيتو درست كنم و ازين چيزا(پيانومم كه موقعي كه شما به دنيا اومدي كلا گذشتم كنار)
عاااااااشق آب و استخر و حمومي.وقتي توي وانت ميذارمت پاهاتو تكون ميدي و آب بازبت ميگيره والبته برای چلوگیری از خیس شدن مامانی مجبوره کتاب خونت کنه دیگه.
تاب بازي خيلي دوست داري و خودتو هي ميندازي بالا و پايين و ازينكه توش ايستادي خيييييلي ذوق ميكني.
برات بگم كه وقتي بابايي از سر كار مياد حق نداره بره حتي دستاشم بشوره چون اگه نياد و بغلت نكنه جيغ و داد ميكني و خونه رو ميذاري روي سرت(ببين راست ميگه گردن كلفتيا)
راستي يه چيز جالب: چند وقت بود وقتي ميبردمت بشورمت همونجا پي پي ميكردي تا اينكه تصميم گرفتم قبل از شستنت بذارمت روي دستشويي فرنگيت.و جالب اينجا بود كه شما هم با خيال راحت ميشيني و كارت رو انجام ميدي و بعدشم مي خنديدي يعني ببر منو بشور!!!!(البته عكسش چون بي تربيتي ميشه نميذارم)
توی کریرتم دیگه نمیخوایی بخوابی و همش میخوای نشسته باشی
اینم از وضعیت خوابیدنت:
بذار ببینم میتونم اینو بکککککنم
پسونکم کو پس؟
آخ جون پسونکم اینجا بود؟
نور زیاده بابا بذار اونوری شم
حالا شما بگین این دخمل من خوردنی نییییییییست؟