١٥ ماهگيت مبارك
گوگولي مگولي شيرين عسل مامان!
توي اين ماه خدارو شكر غذا خوردنت خيلي بهتر شده .ولي همچنان محال ممكنه كسي بتونه حتي يه قاشق بهت غذا بده! و فقط و فقط خودت بايد بخوري حالا شده با قاشق، با دست .هر جوري هست فقط خودت و خودت.
یعنی زبونم چه رنگی شده؟؟؟
بعد از اینکه چیزی میخوری شروع میکنی به آواز سر دادن...
آآآآآآآآآآآآآ
اینم عکس همین لحظته (ظهر بردمت کارگاه کودک و مادر و دیگه بعدش نخوابیدی و از ٩ صبح بیدار بودی و الان که اومدم بهت شام بدم اینجوری کم کم چشمات خمار شد و خوابت برد!!!)
سارینا و دختر عموش فاطمه جون:
عاشق این کامیونی شدی که باباجون مهربونت برات خریده
این کالسکه و نی نی توشم خیلی دوست داری و کلی راش میبری
تقريبا تمام حرفامو كه به انگليسيه مي فهمي و همچنين حرفاي ديگران كه به فارسي باهات حرف ميزنند.
ديگه قشنگ وقتي اعضاي بدنتو ميپرسم با دست بهم نشون ميدي:
ماماني: Sarina please close your eyes
Show me your ears
Stick your tongue
Where is your neck
Show me your nose
open your mouth
Stamp your feet
give it to me please
البته بقیه چیزا مثل shoulder, head , hair , cheek, kneesو اینا رو هم بلدی که عکسشو نذاشتم.
چند وقته وقتي ميخوام لباستو عوض كنم،پاتو ميذاري روي گاز و تا ميتوني فرار ميكني و منم بدو بدو دنبالت و تو هم هي پشت سرتو نگاه ميكني كه من نزديك شدم يا نه و ميخندي و جيغ ميكشي و منم تا بگيرمت بايد كل خونه رو دور بزنم! ولي...
ولي از وقتي كه چادر بازي برات خريدم ،ميدويي ميري توش و كارم خيييلي راحت شده.البته اگه بلافاصله بيام و لباس تنت كنم ناراحت ميشي.براي همين كلي دالي موشه و الان ميخورمت و اين چيزا باهات بازي ميكنم تا بتونم بالاخره يه لباسي از شما عوض كنم.
مامانی:
where is Sarina
داااااااااااااالی
بعضی موقع ها هم از زیر خونه ات میخوایی دالی کنی
سارینا:اینا چرا بیرون خونه موندن!بذار بیارمشون تو یه وقت سرما نخورن!
عاشق وان هستي(اصلا کلا عاشق حمومی). مخصوصا وان خودت.
وقتي بهت ميگم go pick up your towel and lets go to the bathroom جيغ ميكشي و ميدويي حوله ات رو برميداري
و ميري توي حموم محكم دستتو ميكوبي روي وان كه يعني ميخوام برم توش.
میخوام میــــــــخوام please...
ميذارمت توش و اشاره ميكني به وان خودت كه بري توي اون.
ميذارمت توش و اشاره ميكني پر از آبش كن .
و خلاصه همينجور دستاتو محكم ميزني توش،يا پا ميشي وايميسي و شلپ خودتو ميندازي توي وان و آب ميپاشه به همه جا و كلي كيف ميكنه.
ولي واي ازون موقعي كه بگم I wanna wash your hair. اونوقت جيغه كه هوا نميره! و وقتي هم چيزي رو نخوايي محكم دستاتو به اينطرف و اونطرف تكون ميدي و منم مجبورم بگم ok ok وتو هم کمتر از یک ثانیه گریه و عصبانيتت تبديل ميشه به يه گل شگفته روي لبات و راضي و خوشحال ميشي !
تازگی هم یاد گرفتی پا توی کفش بزرگترا بکنی
یکی منو بگیرههههههههه.دارم میفتم
دختر قشنگم مواظب باش نیفتی.در پناه خدا...