پرنسس ساريناپرنسس سارينا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
شازده مسيحاشازده مسيحا، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

نی نی بوس

داستان خاطرات پرنسس سارينا و شازده مسيحا

١٣ ماهگيت مبارك

1392/8/28 21:07
نویسنده : مامان مائده
3,983 بازدید
اشتراک گذاری

از كجا بگم؟ از اون روزي كه راه افتادي؟

بله...دقيقا داستان ما با ساريناي شيطون بلا( كه مثل بچگي هاي مامانش از ديوار راست هم بالا ميرفت) از موقعي شروع شد كه شما شروع كردي به راه افتادن!!!

ماماني خيلي خوش خيال بود وقتي كه اولين بار شروع كردي به چهار دست و پا رفتن و فكر مي كرد سختي تو از اونموقع شروع شده ولي... حالا كه روي پاهاي كوچولوت قدم برميداري از فكري كه قبلا ميكردم خندم ميگيره!!!

يعني يك دقيقه هم تو نبايد آروم و قرار داشته باشي ؟؟ آخه دخمل خوب!! يه خرده استراحت كن،خستگي در كن!! ازين مبل بالا ميري،ميپري روي مبل كناريش،از كوسن مبل مثل صخره نوردا بالا ميري تا برسي به كار مورد علاقت يعني خاموشو روشن كردن چراغا.بعد جيغ ميكشي و دوباره خودتو پرت ميكني روي مبل و وااااااااي!!!! كار خطرناك: روي مبلا وايميسي و هي تلو تلو خوران راه ميري!!! يعني تو نميترسي بيفتي؟؟!! آخه دخمل مامان!! البته ياد گرفتي بچرخي و از پشت با پاهات بيايي پايين ولي وقتي روي مبلا راه ميري ديگه....

          

يا اينكه صندلي كامپيوترو انقدر تكون ميدي و راهش ميبري كه ميخوره به پيانوي من!!(ماشالا به این دخمل قدرتمند مناز خود راضی)

يه بار اسباب بازيتو (یا پسونکتو) ميندازي توي آكواريم،يه بار دست ميكني درشون بياري...

اینجا هم که معلومه داری چه دست گلی به آب میدینیشخند

با پيانو زدنم كه مكافات دارم!! آخه وقتي كارتون بيبي انيشتين رو كه عاشقشي برات ميذارم و وقتي ميخواد اسم پيانو رو ياد بده ،ميدوي سمت پيانو و با گريه و فرياد من بايد درشو برات باز كنم و روي صندلي بشونمت تا تو هم مثل اون دختر توي فيلم پيانو بزني!!!!! البته تازگي خيلي بهتر ميزني و ديگه دستاتو محكم روي كلاويه ها نميكوبي و سعي ميكني به تقليد از من با انگشتاي كوچولوت با دكمه هاش بازي كني.

ازونجايي هم كه ديگه اصلا توي كريرت نميشستي تصميم گرفتيم برات صندلي ماشين بخريم(كادوي تولد يك سالگيت از طرف من و بابايي).كه البته تو هم خيلي راضي هستي چون خيلي مسلط تري براي اينكه بيرون رو ببيني و فضولي كني!!

خيلي هم حافظ اموال خودت شدي و اگه كسي وسيله اي از تو برداره جيغ ميكشي و سعي ميكني اونو ازش بگيري و البته هم اگه زورت نرسه گريه ميكني.

عاشق سيم برقي!! اگه يه لحظه تنهات بذارم ميري سمت سيماي برق آكواريم و سعي ميكني اونا رو ازجا بكني!

بعضي از كلماتي رو كه ميگم تكرار ميكني و همچنين بعضي از اداي ما رو تقليد ميكني و عينشو انجام ميدي.

بابايي عاشق اينه كه بهش بگي بابا و وقتي ميگي انقدر قربون صدقه ات ميره و ميخورتت كه انگاري فقط اونه كه توي دنيا دختر داره!

غذا خوردنتم کاملا مستقل شده و به هیچ عنــــــوان حاضر نیستی از دست من غذا بخوری!!

که البته بعدشم یه راست باید بری حموم و منم کلا آشپزخونه رو از بالا تا پایین بشورم(حداقل تا شعاع 2 متری صندلی غذاتو!)

بازم میخوام مامان!!

راستی از وقتی که به دنیا اومدی حسرت به دل مونده بودم اون روزی بیاد که با هم بریم شهربازی و من سوار بازیا بکنمت.بنابرین بردیمت دنیای شادی چمران(بولینگ عبدو) که تازگی بازیاشو کردن فقط برای بچه های ١ تا ٦-٧ سال.میرفتیم نزدیک دستگاها میخواستی سوار همشون بشی و ما هم که فکر می کردیم خوشت اومده روشنش می کردیم ولی تا شروع میکرد به حرکت و موزیک میترسیدی و گریه میکردی و باید برت میداشتیم و اونم همینجور برای خودش آهنگ میزد تا تموم شه!!

این اسب چقدر تند میرهنگران

اینجا هم سرزمین عجایبه که همه بچه های هم سن تو سوار میشدن.تا اولین دور رو زد یهو شروع کردی به ترسیدن و گریه کردن!! و ما هم مجبور شدیم وسط راه پیاده شیمناراحت

 

بالاخره رفتیمو واکسنتو با ترس و لرز ازین که دوباره درد و تب و این چیزا داشته باشی زدیم ولی دکتر گفت استثنائا این یکی درد نداره و ما هم خوشحال و خندوم رفتیم خونه!!!

اینجا هم مطب دکتره که شما نشستی پشت میز کتاب میخونی تا نوبتت شه بری تو! آخه میدونی که وقت طلاستنیشخند

در رابطه با كارگاه دوزبانه كودك و مادرتم که ترم اولشم تموم شد به زودي ميام مينويسم...

 

راستی میدونی که الان ماه محرمه و این عکس رو هم روز عاشورا ازت گرفتم و تو هم اولین بارته اومدی مراسم سینه زنی و صدای دسته ها خیلی برات جالب بود.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (36)

lvdl
7 آذر 92 2:00
سلام عزیزم.من همیشه وبلاگتو نگاه می کنم خیلی زیباست.لطفا راجع به کارگاه دوزبانه توضیح بدید.
مینا مامان روشا
7 آذر 92 11:03
عزیزم 13 ماهگیت مبارک.ماشالا چه شیطون شدی... دلم واست تنگ شده بود. مائده جون عکس دخملی رو هم بذار. بووووووووووووووووووس
مهرگان
7 آذر 92 15:57
عزیزم .... حسابی انرژی داره.... لطفا راجع به کلاس هم بنویسید شاید به درد منم بخوره
*پریا*
7 آذر 92 16:02
مبازک باشه 13 ماهگیت
مامان امیرشایان
7 آذر 92 18:14
آفرین دختر خوشگله دقیقا"کارات مثل کوچیکیای امیر شایانه،بزار بهت خوش بگذره دختر گلم این لحظات دیگه تکرار نمیشه انشالله همیشه سلامت باشی می بوسمت طلا
مامان امیرشایان
7 آذر 92 18:32
____8888888888____________________ ____888888888888888_________________ __888888822222228888________________ _88888822222222288888_______________ 888888222222222228888822228888______ 888882222222222222288222222222888___ 8888822222222222222222222222222288__ _8888822222222222222222222222222_88_ __88888222222222222222222222222__888 ___888822222222222222222222222___888 ____8888222222222222222222222____888 _____8888222222222222222222_____888_ ______8882222222222222222_____8888__ _______888822222222222______888888__ ________8888882222______88888888____ _________888888_____888888888_______ __________88888888888888____________ ___________8888888888_______________ ____________8888888_________________ _____________88888__________________ ______________888___________________ _______________8____________________
مامان آدرینا
8 آذر 92 0:59
مائده جون یکسال و یک ماهگی سارینا جون مبارک متن قشنگی بود ولی حیف که عکس نداشت
حبه قند
8 آذر 92 11:43
وای این دختر بلا چه شیطونی شده باید خیلی حواست بهش باشه. دلم واسه بچه ها میسوزه تا بخوان راه رفتن رو یاد بگیرن یه عالمه با باسن میخورت زمین و دردشون می گیره. آفرین سارینا خانم گلی . عزیزم من لینکت کردم با اجازه ات . خیلی دوستت دارم.
مهشاد
8 آذر 92 15:38
مبارک به وب منم سر بزن
درسا کوچولو و مامان
8 آذر 92 15:41
سلام عزیز دلم اول اینکه خیلی خیلی ناراحت شدیم که این پست بدون عکس بود و ما عکسهای جدیدت را ندیدیم از دست این مامان تنبل دوم اینکه 13 ماهگیت مبارک خوشگله و سوم اینکه دختر کوچولوی ماهم دقیقا مثل شما از مبل بالا میره و روی دسته مبل می ایسته و اصلا هم عین خیالش نیست که ممکنه بیفته !!!!! از دست شما دخترای شیطون که از پسرا هم شیطون ترین.
مریم مامان شاینا
9 آذر 92 11:33
مبارکه عزیزم
مامان محمد پارسا
9 آذر 92 18:28
همه وبلاگو مرور کردم افرین به این هم ذوق و سلیقهپارسا هم عاشق سیم برقه ودشمن توی پریز بودنش با اجازه لینکتون کردیم راستی یه سوال:از بیبی انیشتن راضی هستین ؟فارسیشو دارین یا انگلیسی؟و اگه انگلیسی خللی توی فارسی صحبت کردن سارینا جون ایجاد نکرده؟ شرمنده اگه زیاد سوال کردم
مامان آلما
10 آذر 92 9:00
عروسکم 13 ماهگیت مبارک راه رفتنتم مبارک باشه. حالا دیگه همه خونه زیر پاته و کلی میتونی خرابکاری کنی و اعصاب مامانت رو به هم بریزی. افرین عزیزم هر کاری دوست داری بکن
مامان مائده
پاسخ
خیلی ممنونم خاله جون. بلـــــه میدونممن خیلی شیطونم و مامانمم خیلی خسته میکنم!
سمیه (آبجی حنانه و سبحان)
10 آذر 92 13:47
سلام عزیز دلم مائده جون خوبی؟ یکی از خواننده ها توی کامنت گفته بودن که راجع به کارگاه دوزبانه توضیح بدی منم دوس دارم بدونم چطوریه و فعالیتش چطوریه؟! ممنون میشم توضیح بدی سارینا روببوس فعلا
مامان مائده
پاسخ
سلام قررربونت.شما خوبین؟ بله عزیزم توی پست بعدی حتما مفصل توضیح میدم
الهه مامان آرمین
10 آذر 92 18:34
این که خواهر آرمینه ارمینم اصلا یه جا بند نمیشه خیلی خستم همش میترسم بلایی سرش بیاد ولی خودش بیخیال و نترس از دیوار راست میکشه بالا خدا حفظش کنه واستون به ما هم سر بزید خوشحال میشیم
مامان آیلین
11 آذر 92 1:44
سارینا جونم سیزده ماهگیت مبارک راه افتادنتم مبارک باشه دخمل ما که هنوز تنبلی میکنه؟ مائده جون استیکرایه اتاق سارینا واسه خونه هایه اجارهای میشه استفاده کرد منظورم اینکه قابل جابجایی هست میشه دوباره از دیوار جداشون کرد ؟ مارک خاصی واسه استیکر اتاق کودک میشناسی؟
مامان مائده
پاسخ
خیلی ممنونم خاله جون. بله عزیزم قابل جداشدنن.مارکشون fun to see هست.
سهیلا مامان آیسا
11 آذر 92 8:38
سیزده ماهگیت مبارک سارینا جون مائده جون بیا عکس دخملی رو بزار دلمون تنگ شده براش. ببوسش حتما دخترمونو
انسیه
11 آذر 92 13:36
مبارک باشه خاله جون ولی سارینا جون لطفا یکم بیشتر مواظب د وسته من باش، انگار خییییلی مشغولش کردی...خب یکم از مامان مائدت برای مام هستا
مامان ارشان
11 آذر 92 14:05
سلاااام دیر شده ولی تولدت مبارک پرنسس کوچولو خانومی من از فضولی مردم... کدوم اتلیه بردی دخملو؟؟؟اخه خیلی سلیقه خوبی داری .... اگه عکساشم حاضر نیست اسم اتلیه اش بگو خوب عجله دارم
جیران بخشنده
11 آذر 92 16:04
راه رفتن مبارک عزیییزم ایشالا همیشه قدمات استوار باشه
مامان الیار
11 آذر 92 17:23
سلام عزیزم چه وبلاگ خوشگلی داریداگه مایلین خبر بدین تا تبادل لینک داشته باشیممنتظریم
زهرا
11 آذر 92 18:30
مبارکه خانم کوچولو
مامان فرشته های آسمانی
12 آذر 92 11:55
مبارک باشه ایشالله جشن دانشگاهشو بگیری خیلی بامزه شده مخصوصا اون عکس که میخواد استفاده از قاشق رو تمرین کنه خیلی جدی داره نگاه میکنه خیلی بامزه
مامان مائده
پاسخ
خيلي ممنونم عزيزمآره اونجا كه ميريم كلا جديه!!
خاله الهام
13 آذر 92 8:57
سارينا جون 13 ماهگيت مبارك ببينش چهه وروجكي شده فسقلي چطوري ميره بالا آفرين دخملي كه قدر وقتو ميدوني
مامان آلما
13 آذر 92 13:58
سلام عزیزم. پست جدید دارم
مهدیه ( مادر دختری)
13 آذر 92 20:11
خوشحالم که واکسنش رو بدون مشکل زد دختر من که تب کرد و دو روز بی حال بود. بوووووووووووووووووووووووووووووووس
مامان موژان جون
16 آذر 92 13:08
الهی من فداش بشم ببین چجوری غذا میخوره این موش کوچولو
فرناز خاله آرسن جون
16 آذر 92 13:31
ای ول دخمل شیطون ما واقعا بچه ها تو این ست کپی هم هستن اون بابلا رفتنشون از رو مبل عین همه واقعا نمیشه تو این سن کنترلشون کرد درکتون میکنم ولی با اینهمه شیطونی بازم دوست داشتنی هستن نمیشه بهشون دعوا کرد سیزده ماهگی ات مبارک باشه عسلم
مامان مائده
پاسخ
واقعا گل گفتي عزيزم خيلي ممنونم خاله جون
درسا کوچولو و مامان
16 آذر 92 17:06
خاله ای من اون دفعه عکس ندیدم مامانی بعدا گذاشته یا نشون نداده به هرحال خیلی خوشحال شدم عکسهای خوشتلت را دیدم درسا هم مثل تو از مبل میره بالا و شیطونی می کنه
مامان مائده
پاسخ
مرسي خاله جووون
منصوره
17 آذر 92 12:30
چه کارایی کردی دخملی
یاسمن مامان ترمه
19 آذر 92 11:59
قربون اون غذا خوردنت بشم عزییییییییییییییییییییییییییییییییزم
مامان مائده
پاسخ
ملسي خاله جووووون
ناهید(مامان امیرحسین)
20 آذر 92 13:19
هزار ماشالله چه وروجک شیطونی خدا حفظت کنه
مامان مائده
پاسخ
مرررسي خاله جون
مهرنوش مامان آرنیکا
26 آذر 92 1:21
هزار ماشالا چقد گل دخترت نازه. خدا حفظش کنه
فرناز خاله آرسن جون
30 آذر 92 14:45
روی شما مثل گل هندونه ، خنده هاتون مثل قاچ هندونه ، روزگارتون مثل پوست هندونه ، جیبتونم پر تخم هندونه یلداتون مبارک
مامان مائده
پاسخ
قررربون شما.يلداي شما هم مبارك
مامان فرشته های آسمانی
5 دی 92 14:32
سلام مامانی کجایی ؟چرا دیگه از سارینا نمینویسی
مامان مائده
پاسخ
ميام ميام.به خدا سرم شلوغه با اين وروجك
مامان لي لي
11 دی 92 23:47
سلام گلم خيلي ممنون كه براي اوايي من دعا كردي........ اوايي خوشحال ميشه دوستي به زيبايي سارينا جون داشته باشه..... با افتخار لينكتون ميكنم........
مامان مائده
پاسخ
ممنونم عزيزم.منم لينكت كردم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی بوس می باشد