پرنسس ساريناپرنسس سارينا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره
شازده مسيحاشازده مسيحا، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

نی نی بوس

داستان خاطرات پرنسس سارينا و شازده مسيحا

پرنسس زيباي من

وااااااااي خداي من! دارم از خوشحالي بال در میارم . آخه بالاخره رفتم سونوگرافيييييييييي.(البته يه سونو كه دكتر خودم معرفي كرده بود و از يه ماه پيش وقت گرفته بودم و يه ماه ديگه نوبتم ميشد و منم كه كم طاقت!!) بنابرين رفتم اون يكي سونو كه البته اونم دكترم معرفي كرده بود و وقت هم راحت ميداد و مثل اون يكي سونو ها گفت كوچولوت دختتتتتتتتتتتتتتره (تا سه نشه بازي نشه!)  نفس منه،عشق منه،همه كس منه.... هنوز نيومده عاشقشم.چقدر خوشحالم منم يه مونس پيدا ميكنم هم جنس خودم.ازونجايي هم كه خواهر ندارم فكر ميكنم دخملم جاي خواهرم رو هم ميگيره. مامانم،بابام،مادرشوهرم اونا انقدر خوشحال شدند كه نگوووووووو.مامان و بابام كه ميگن خيلي خوشحاليم كه تو دوتا ميشي...
23 مرداد 1391

بلاتكليفي!!

وااااي خدا دارم ديوونه ميشم!آخه توي شيطون كه داري توي دل مامان پشتك ميزني دختري يا پسر؟ دوباره رفتم يه سونوي ديگه ميگه نيگاه كن ايناهاش دختره و من هيچ چيزي به نفع يه پسر نميبينم!!!!ميگم بابا به خدا آز كروموزوم گفته پسره آخه مگه ميشه؟اونم گفت داري منم به شك ميندازي !!!! وقتي ني نيت به دنيا اومد حتما به ما هم خبر بده !!! حالا فردا ميخوام برم جايي كه آز خون دادم بگم ايناهاش اين برگه هاي سونوئه همه ميگن دختره! يا آز رو دوباره تكرار كنيد يا من هي تا ابد بايد هر روز برم سونو (كه البته دكتر گفت سونو زياديش بده و منم اگه بتونم خودمو نگه دارم تا يه ماه ديگه صبر ميكنم)   دختر يا پسر ، مسئله اين است...    ...
28 تير 1391

نامشخص بودن جنسیت نی نیم!!

هفته پیش وقت دکتر داشتم و جواب تست غربالگری سه ماهه دوم رو بهش نشون دادم که خداروشکر گفت مشکلی نیست و بچه سالم سالمه.خیلی خوشحال شدم و چون هم جنسیت نی نی رو صد در صد نمیدونستم و هم دلم براش خیلی تنگ شده بود از دکی جون خواستم یه سونو هم برام بنویسه. به اتفاق همسری رفتیم سووووونوووویی که دکی جون معرفی کرده بود. خانم دکتر هنوز ننشسته گفت دختره !!منم که سکتهه رو زده بودم گفتم واااای من سیسمونیشو آبی گرفتم!شما مطمئنید؟گفت بذار دوباره ببینم!!!بعد از نیم ساعت ور رفتن دوباره گفت ایناهاش.منم که چیزی نمیدیدم گفتم چند درصد مطمئنید؟گفت 95% ! گفتم شما 95% میگید دختره آزمایش کروموزوم 2 ماه پیش گفت 95 % پسره !!به حرف کی گوش بدم؟! گفت برای ای...
11 تير 1391

حس قشنگ اولین تکون محسوس شازده

تقریبا از ١١ هفتگی بود که احساس میکردم نی نی داره تکون میخوره البته باید خیلی شکمم رو فشار میدادم تا این حس رو پیدا میکردم ولی به هر کی میگفتم میگفت انقباضات شکمته و توهمه! و این حس خوشی که هر مادری آرزوش رو داره ازم میگرفتن! خلاصه گذشت و گذشت تا اینکه امروز وقتی بعدازظهر دراز کشیده بودم و با دقت دستم رو گذاشته بودم رو شکمم و فشار میدادم , با ناراحتی به نی نی گفتم نمیخوایی خودت رو به مامانی که انقدر دوستت داره نشون بده که یهو دیدم از همون جایی که دستم روش بود یه چیزی مثل حباب آب محکم از داخل زد روی پوستم و تمام دلم و وجودمو تکون داد !!!!قربووووووونش برم من الهییییییییی خیلی لذت بخش بود...گفتم خداروشکرت به خاطر این نعمت لذت بخشی...
31 خرداد 1391

اولین بار پدر شدنت

عشق من همسر مهربانم.اول روز مرد رو بهت تبریک میگم . 5 سال زندگی مشترک خوب و خوشی با هم داشتیم.امیدوارم که بتونم قدرتو بدونم و همیشه خوشحال و راضی نگهت دارم. امسال هم که برای اولین ساله پدر شدی(البته نه به طور کامل) بهت تبریک میگم واقعا خسسسسسسته نباشی! امیدوارم هم تو و هم خودم بتونیم پدر و مادر خوبی برای بچه هامون باشیم... دوستت دارم ...
17 خرداد 1391

خرید سیسمونی

حدود یه ماهه که فهمیدم نی نیم پسره البته 95%.ولی توی این یه ماه تقریبا همه وسایل نی نی رو خریدیم!کلا من هولم دیگه دست خودمم نیست!البته نمیخواستم هم توی تابستون بیفته. خلاصه از فردای همون روزی که فهمیدیم این شیطونه قراره بیاد رفتیم همه وسایلشو آبی خریدیم!خدا میدونه اگه برم سونوگرافی و بگه دختره دیگه نمیدونم چه خاکی باید توی سرم بریزم با این رنگ آبی!  به اتفاق مامان جون و همسری اول رفتیم سراغ تخت و کمد.خییییییلی گشتیم تا بالاخره بعد از زیر رو کردن خ ولیعصر و کلی رفتن ها و آمدن ها تصمیم گرفتیم سرویس تخت آکواریم بگیریم اینم که فرش و لوستر و روتختیشه   بعدش رفتیم کالسکه و کریر که صندلی ماشین هم میشه گرفتیم که ال...
9 خرداد 1391

مشخص شدن جنسیت نی نیم

هفته پیش رفتم برای تعیین جنسیت نی نیم.ببینم این شیطونک دخملیه پسملیه...و امروز وااااااای بله positive for the presence of Y -chromosome DNA. پسملیییییییییییییی من .بوس بوس بوس بوس دوووووووست دارم قد یه دنیا.بالاخره یعنی من مامان یه پسر خوشگل و شیطون میشم.خداااااااایا شکرت . همسری هم پسملی میخواست.یعنی قرار گذشتیم اولی پسمل دومی دخمل. امیدوارم با این پسمل شیطون و بلا و ورووجک از کار و زندگیم ساقط نشم ! این ویار و تحوع هم داره منو میکشه ولی به خاطر پسملی جونم تحمل میکنم. خدای مهربون شکرت فقط ازت میخوام نی نی پسملی من سالم به دنیا بیاد همین و بس. راستی الان چند روزه داریم میریم برای پسملی وسایل سیسمونی میبینیم.فکر میکنم از جاهاز خ...
7 ارديبهشت 1391

سونوی NT

هفته پیش که رفتم دکتر برام سونوی NT نوشت و منم تا امروز روز شماری میکردم تا بالاخره وقتش رسید و به اتفاق همسر فداکارم که من قررررررربونش برم (چون انقدر سرماخوردگیش بد بود و تب و لرز و عطسه و سرفه... داشت ولی با اینحال اومد) رفتیم سونو .همسرمم اومد توی اتاق و دوربین به دست شروع کرد به فیلم برداری .برای اولین بارش بود که سونو اومده بود و وقتی نی نی مونو دید اشک توی چشاش جمع شد.باورش نمیشد.هی به من نگاه میکرد و هی به مانیتور .خلاصه دکتر گفت این بینی شه این دستشه این پاشه .... شوهرم خشکش زده بود!بعدش دکتر بهم گفت دو تا سرفه هم بکن و....نی نی دست و پاشو اورد بالا و پایین و هی شکمشو تکون داد !!این دفعه منم خوشکم زد!دکتر گفت آقا...
4 ارديبهشت 1391

آبله مرغون!

عید امسال ما هم مثل بقیه به مسافرت  رفتیم.به کرمان. بد نبود. البته چون فک و فامیل خاله شوهرم اونجا بودن و ما هم چهار سال بود ندیده بودیمشان,بیشتر دیدو بازدید بود تا مسافرت.من هم که خوش بوس,این بوس اون بوس و خلاصه حتی کسانی رو هم که برای اولین بار میدیدیمشون هی بوووس.آخه کسی به من نبود بگه عزیز دلم حالا تو حامله ای هی بوووس؟ خلاصه... خیلی خوش گذشت و اومدیم تهران سر خونه زندگی خودمان.گذشت و گذشت تا اینکه هفته پیش دیدم بدنم چند تا جوش زده.گفتم وااای از اونمه آجیل و شیرینیه که خوردم... فردا دیدم زیاد شد زیاد شد و رفتم دکتر گفت عزیزم تو آبله مرغون گرفتی.گفتم ببخشیدا من 11 سالگی یه بار گرفتم آخه مگه میشه؟!! گفت از هر 100 هزار نفر یک نفر ...
31 فروردين 1391

فكر ميكنم باردارم!

واي الان يه هفته هست هي ميرم بيبي چك از داروخانه ميگيرم.امروزم طبق معمول يكي گرفتم و.... جواب مثبت بود. باورم نميشه خيييييييلي خوشحالم.البته ميدونم به اين بيبي چك ها زياد نميشه اطمينان كرد  براي همين فردا ميخوام برم آزمايشگاه هنوزم به كسي حتي شوهرم هم نگفتم!!حتما باورش نميشه. خودمم باورم نميشه!! فقط ازينكه هيكلم بهم بريزه ميترسم ولي خب اونم با ورزش درست ميشه. ...
14 اسفند 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی بوس می باشد